دریافت پول در ازای دادههای شخصی | آینده مالی داده ها
دریافت پول در ازای دادههای شخصی
بردگی داده؛ به اعتقاد جنیفر لین مورون، هنرمند آمریکایی این کلمه وضعیت کنونی زندگی مردم را توصیف میکند. او نسبت به تحویل اطلاعات شخصی به سازمانهای اطلاعاتی در ازای دریافت خدمات رایگان اظهار تأسف کرده است و میگوید دادههای شخصی ارزشمندتر از آن هستند که فکر میکنید. خانم مورون برای تأکید بر این جمله، مفهوم سرمایهداری افراطی را مطرح میکند.
تنها تعداد کمی از خریدارها از این پیشنهاد استقبال کردند، اما بهعقیدهی مورون این منطقی نبود. بااینکه شغل یک هنرمند، پیشبینی روح دوران است اما حق کاملا با خانم مورون بود: امسال دنیا شاهد فسادی بزرگ در اقتصاد دادهای بود.
وقتی در ماه مارس مشخص شد کمبریج آنالیتیکا به دادههای ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک دست پیدا کرده، تعداد درخواستها و اعتراضها برای تجدیدنظر بر کنترل دادههای شخصی آنلاین افزایش پیدا کرد. حتی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم اخیرا قیمتگذاری بر دادههای شخصی را اجباری کرده و از پژوهشگرها درخواست کرده است که راهحلهای خود را برای حل این معضل ارائه دهند.
در دنیای دیجیتال کنونی، جمعآوری و استفاده از دادههای شخصی تحت کنترل سازمانهای بزرگ فناوری قرار دارد؛ از طرفی بر اساس رویکرد خانم مورون، افراد میتوانند دادههای شخصی خود را به فروش برسانند اما بعید است که این رویکرد خیلی زود به محبوبیت برسد؛ اما از یک دیدگاه دیگر میتوان این سؤال را مطرح کرد که اگر افرادی دادههای خود را کنترل کنند و شرکتهای بزرگ فناوری برای دسترسی به این دادهها ملزم به پرداخت هزینه شوند، وضعیت چگونه خواهد بود؟ این اقتصاد دادهای چطور بهنظر میرسد؟
اولین بار نیست که یک دارایی و منبع مهم اقتصادی از مالکیت سادهی افراد خارج شده و بهشکل تجارت و معامله درمیآید؛ برای مثال در گذشته، وضعیت مالکیت آب و زمین هم به همین شکل بوده است. اما بعید است اطلاعات دیجیتال از طریق بازار عرضه شود. در اصطلاح اقتصادی، دادههای شخصی برخلاف منابع فیزیکی از نوع کالاهای غیررقابتی هستند؛ به این معنی که بیش از یک مرتبه میتوان از آنها استفاده کرد، و هرچه بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند سود بیشتری برای جامعه خواهند داشت.
مهمتر از همه، مردم بهعنوان کارمندهای دادهای باید آگاهی خود از دستهها و گروههای مختلف دادهای را افزایش دهند. اغلب افراد میگویند خواستار محافظت از دادههای شخصی خود هستند، اما دادههای خود را ازای دریافت هیچ سودی رها میکنند؛ به این رفتار در اصطلاح پارادوکس حریم شخصی گفته میشود. اما بهطورکلی چنین رفتارهایی در حال تغییر هستند: بر اساس پژوهشهای مرکز Pew بیش از ۹۰ درصد از آمریکاییها معتقدند که کنترل افراد برای دستیابی به دادهها ضروری است.
حتی در صورت پیادهسازی چنین فرآیند دریافت پول در ازای دادههای شخصی، پول حاصل از آن زیاد نخواهد بود. برای مثال اگر فیسبوک سود ماهیانهی خود را بین کاربران تقسیم کند، به هرکاربر سالانه ۹ دلار خواهد رسید. اما چنین محاسباتی در تشخیص آغاز عصر دادهای شکست میخورند. AI اغلب اوقات به برق تشبیه میشود. زمانی که فرآیند برقرسانی در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، برق مصرفی کل شهرها برابر با برق مصرفی یک خانوار در زمان حاضر بود.
آیا اقتصاد دادهای ناعادلانه نیست؟ قطعا دادههای بعضی افراد ارزشمندتر از دادههای بقیه است. اما آقای ویل معتقد است مهارتهای موردنیاز برای تولید دادههای باارزش ممکن است گستردهتر از حد تصور شما باشند؛ بنابراین کار دادهای میتواند سلسلهمراتب استاندارد سرمایهی انسان را مختل کند. جوامع باید بهدنبال مکانیزمی برای توزیع ثروت حاصل از AI باشند. تا زمانی که این تغییر رخ ندهد، نابرابری اجتماعی میتواند به سطوح میانی برسد. اما در صورت پیادهسازی این تغییرات، میتوان امیدوار بود که روزی کارمندان دادهای در سراسر دنیا با یکدیگر متحد شوند.
منبع: ECONOMIST